Friday, January 26, 2007

آنرا میستانم

آنرا میستانم
هما کیانی
من یک جوان ایرانی از جنس زن هستم. ایران دارای حکومت مذهبی اسلام است که پایه و اساس آن بر قوانین شریعت و الهیات استوارمی باشد که با وقاحت تمام، زن را جنس ضعیف، زیردست، بی ارزش و بدون دارا بودن حق و حقوق انسانی، معرفی می نماید در جوامع به اصطلاح جهان سوم زن مجرم است. اسیر است. فرودست می باشد و مورده تحقیر و اهانت قرار گرفته است. هنوز در برخی از کشورها، زنان در هراس از جریانات اسلامی ناچارند خود را پنهان نمایند. در دوران کودکی وادار به ازدواج اجباری می شوند. به طور سیستماتیک از ادامۀ تحصیل باز می مانند. از رسیدن به جایگاه های علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ساختار اجتماعی محروم می شوند. اینگونه بودن تحمیل شده و دیکته شده است مرد سالاری و قوانین نابرابر و تبعیض جنسی آشکار و دخالت مذهب در زندگی انسانها به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی قابل قبول؟؟، هر روزه قربانیان جدیدی از زنان را حادث می نماید. قوانین شریعت اسلام، عملاً جنایت علیه زن را به یک الگو تبدیل نموده و آپارتاید جنسی را رسمیت بخشیده است اما ظاهراً، این جنایات در حق زن کا فی نیست و مقامات حکومت اسلامی با واپسگرایی ارتجاعی دینی، توسط ایجاد اداراتی همچون امربه معروف و نهی از منکر، دامنه خشونت بر علیه زن را از اینهم که هست، گسترده تر نموده و خود را دخیل در زندگی انسان ها می داند آسیب های اجتماعی که به زن وارد گردیده، با تمام دامنه وسعت آن، نیازمند مبارزه علیه آن و حمایت جامعه بین المللی به اعتراض در قبال زن ستیزی، اعتراض به قوانین ارتجاعی اسلامی و اعتراض به خشونت اعمالی علیه زن می باشد. خشونت و اعمال آن علیه زن یکی از نشانه های بارز ضعف حکومت های مذهبی است. می بایست در مقابل این خشونت سیستماتیک دولت ها و مردسالاری حاکم بر جامعه که ارگانیزه گردیده، ایستاد و مبارزه را تا سر حد کوتاه نمودن دست مذهب از زندگی مردم و انسان ها ادامه داد. و شرط اساسی چنین شرایطی، ابتدا ایجاد برقراری یک جامعه سکولار است امروزه شاهد هستیم که در هرگوشه ای از جهان، زن خود را به آتش میکشد و صدها هزار زن در اثر خشونت خانگی، دچارصدماتی می شوند که قابل درمان نیست. قتل های ناموسی، تجاوز جنسی، خشونت در خانواده ، قتل زنان به دست همسران سابق و اجرای قوانین وحشیانه ای همچون شلاق، سنگسار، اعدام که برابرند با قتل عمد دولتی ، مجموعۀ اشکال مختلف خشونت علیه زن در جوامع اسلام زده را تشکیل می دهد که در بی رحمانه ترین شکل، خودنمایی می نماید من به عنوان یک انسان و به عنوان یک زن، به دلیل درک کامل از این شرایط ضد انسانی و بی عدالتی تحقق یافتۀ حقیقی و بر اساس جوان بودنم که آنرا کاملاً تجربه نمودم، میدانم که می خواهم حقم را بستانم. و چون این است، آنرا می ستانم. زیرا که تمامی حق و حقوق انسانی، با من متولّد شده است و تا احیاء حق و حقوق انسانی ام دست از مبارزه بر نمی دارم و عقب نمی نشینم جامعۀ زنان می بایست که در جهت باز پس گرفتن تمامی حقوق انسانی خود، مبارزه را انجام بخشد و آنرا ادامه دهد. گام اول در مبارزه علیه خشونت، تغییر فوری و همه جانبۀ تمامی قوانین زن ستیر است، زیرا تا زمانی که زن تحت ستم و فرودست است، خشونت علیه زن نیز ادامه دارد در اوضاع کنونی ایران، این مبارزه منوط به سر نگون کردن حکومت اسلامی و جایگزینی آن با یک نظام سکولار و جامعه ای آزاد ، برابر و مرفه است زنده باد جنبش زنان در جهت مقابله با خشونت مذهبی
شما چه نظری دارید؟
شماهم اتفاقات و خاطرات زندگی خود را برای ما بفرستید تا با ارائه آن، زندگی واقعی زنان را با هم مرورکنیم

1 comment:

kamparvar said...

داستان جالبی بود
داستان زندگی خیلی از زنان در این ویرانکده