Friday, January 26, 2007

عکس

در صحبتهایی که رد وبدل شده بود اشاره به این کرده بودند بعضی از دوستان که لغوحجاب جزو خواسته های اولیه زنان نیست و تنها حکومت نیست که مانع از پوشش آزاد زنان میشود ، بلکه خود مردم حجاب را میخواهند و با کسانی که آنرا رعایت نمیکنند ،برخورد میکنند
پس چند نمونه از اتفاقات واقعی زندگی اجتماعی مردم ایران را ببینیم . از سالیان قبل و از همین روزهای فعلی جامعه مان ، فکر میکنم به بحثمان کمک کند
عکس هایی از جامعه ایران ببینید:!!؟


















شما چه نظری دارید؟

شماهم اتفاقات و خاطرات زندگی خود را برای ما بفرستید تا با ارائه آن، زندگی واقعی زنان را با هم مرورکنیم
8march.hejabno@gmail.com

34 comments:

Anonymous said...

الان زمان مناسبي براي برداشتن حجاب نيست .

kamparvar said...

من نسبت به این قضیه نابود کردن حجاب, بسیار ناامید هستم. وضعیت خرابتر از این حرفهاست که کاری انجام شود زیرا کسانی که دارای اعتقادات مدرن هستند بسیار اندکند و اکثر خانمها یه مشت عقب افتاده ی نکبت هستند. البته ببخشسد که من اینطور حرف میزنم ولی وقتیکه یک دختر 4 ساعت مییاد خونه ی تو و توی اتاق گرم , جلوی بخاری میشینه و روسری و پالتوشو درنمییاره تازه زیر لب دعا میخونه و شراب هم نمیخوره , دیگر چه میتوان گفت؟ فقط میتوانم بگویم: من امیدی به هیچ حرکت مثبت جمعی ندارم و من بسیار متاسفم

Anonymous said...

كيوان عزيز اوضاع آنچنان كه شما ميگوييد نگران كننده و نااميد كننده نيست.اول اينكه زنان در ايران چنان بلايى سر حجاب آوردند كه خود رژيم و دستگاه نظامى و امنيتى اش مثل خر توش مانده. ثانيا نميدانم چطور حكم به مدرن نبودن جنبش زنان در ايران ميكنيد. كافى است عليرغم حكومتى شديدا اسلامى و هزار و يك جور بند و قانون اسلامى نگاهى به وضع زنان كنيد. به نظر من كه زنان در ايران به مراتب از زنان در تركيه و پاكستان و عربستان و ساير كشورهاي اسلامي مدرن ترند. هزار و يك دليل ميشه آورد كه برداشت شما درست نيست. كافى است منصفانه به اوضاع ايران، مقاومت زنان عليه قوانين و سنت هاي حكم اسلامى بيندازيد فورا صد و هشتاد درجه نظرتان را تغيير ميدهيد. اميدوار باشيد زنان ايران حكموت اسلامى را مي اندازند اين را به شما قول ميدهم. زهره آزادى

Anonymous said...

سلام
بابا اینجا چه خبره
مثل ادمایی می مونید که قرص زده باشن بعد بخوان رو پشتبون خونشون بسکبال بازی کنن
من نمی خوام دخالت کنم ولی تا به حال به وضعیت زنان تو کشورهای اروپایی دقت کردین
ببین حالا کار ندارم شما تو یه خانواده متعصب بودی
چون دین تعصب رو قبول نداره تو خود دین ما به زن ازادی های زیادی داده شد اونم برای همه امور
اون زمان که عرب دختر بودن رو ننگ می دونست پیامبر به زنها اجازه بحث سیاسی و شرکت در جنگ و اینا رو می داد
قبول دارم بعضی ادمای متعصب که هیچی از دین نمی دونن هم تو ایران هستن یعنی همه جا هستن ولی خب کار ابلهانه اونها نباید به عنوان دین جلوه کنه
شاید یه مرد متعصب به ظاهر خوب بگه دختر یعنی تو خونه موندن برا تموم عمر و کلفتی کردن ولی اسلام می گه دختر یعنی برکت خدا یعنی برکت جامعه یعنی پرورش دهنده مردان خدایی
دین اونقدر اممیت برای زن می ذاره که گاهی اوقات به عنوان یه مرد به زنا حسرت می خورم
بازم می گم تو سخنان بزرگان دین داریم حالا نمی دونم کدومشون گفت ولی این جمله بود یعنی با چنین مفهومی که یکی از امامان گفته بود دو گروه کمر مرا شکستند عالمان بی دین و جاهلان متعصب
جاهلان متعصب همین ادمای احمقی که به نام دین و مذهب دختر رو کالا و یه چیزی برای شرم می دونن
به خدا دین اسلام و قوانین اون خیلی زیبا تر از اونیه که شما فکر می کنین
بای

Anonymous said...

در یکی از کامنتهای شما خواندم که مردم ایران پایبند به دین هستند یا مذهبی هستند . این حرف تازه ای نیست . در بعد کوچکش از زبان افرادی که دید و نگاه بسیار محدودی به جامعه دارند و در بعد بزرگتر تئوریسینها و تمام پیروان نسبیت فرهنگی و به طور کل تمام کسانی که منافعشان در این مسئله گره خورده.
من همیشه یک سوال بسیار ساده رویروی این افراد میگذارم اگر واقعا مردم ایران اسلام مذهب حجاب و خرافاتی از این دست را میخواهند چه لزومی دارد جمهوری اسلامی با زور چماق و تهدید زندگی شان حجاب بر سر مردم کند یا به صف نماز بفرستد . جمهوری اسلامی با ضرب پونز و اسید و شلاق و شکنجه و اعدام سر کار آمده و حجاب بر سر زنان کرده.
آنها که منافعشان در گرو این نیست و دید عمیقی هم به جامعه دارند میدانند که مردم ایران امروز یکی از ضد مذهب ترین مردم دنیا هستند.
سارا

Anonymous said...

این مطلب را در فمینیست مسلمان خواندم البته.چون شما لینک داده اید جوابم را در هر دو وبلاگ گذاشتم.با تشکر

Anonymous said...

میخواستم در مورد حرف دوستی که گفته بود اسلام این جوری که شما میگید نیست و تعریف و تمجید ازاسلام میکرد نظرم را بگم.
اول اینکه همین حجابی که داریم ازش حرف میزنیم را خود اسلام بر سرزن گذاشت و این اولین قدم در توهین به زن است . البته این حجاب را همینجوری نگذاشت ، دقیقا" همونطوری که دوستمان اشاره کرد با کلی تعریف و تمجید و وعده های پوچ و قرار دادن بهشت زیر پای زنان و کلی وعده و وعید و مهمتر از آن با زور و با تحقیر زنان بی حجاب و... این کار را کرد. اما من نمی خوام در مورد 1400 سال پیش حرف بزنم . مسئله ی من امروز است و دنیای امروز که زنان دیگه زیر بار این تحقیر و توهین و جنس درجه ی چندم تلقی شدن نمی خوان باشند چون می خوان برای همین امروز زندگی کنند و از زندگی شان لذت ببرند.
این اتفاقا" خواسته ی مهم و ضروری شان است و این را خیلی راحت با قدم زدن در یک خیابان می شود واضح دید. روسری هایی که تبدیل به تل سر شدند، مانتوها و شلوارها که هر روز کوتاه تر و تنگترمی شوند . موج فشاری که حکومت بای گذاشتن حجاب سر زنان می آورد را ببینید ، یک سوال دارم : اگه این زنان حجاب را میپذیرند پس چه احتیاجی به نیروی انتظامی و هر دقیقه تو خیابان ریختن و دستگیری و موعظه است؟؟؟
اگر یک روز اعلام کنند که امروز هر کس هر چی دوست دارد بپوشد و بیاید تو خیابان آنوقت چند درصد از زنان با روسری یا چادر و مانتو میان؟ به نظرم 10% بیشتر نمی شوند.
شیوا نظری

Unknown said...

عزيز خستسلام دوست ه نباشين من هم با اين فراخوانو بقيه فراخوان هاي جنبش زنان موافقم . البته نه بخاطر فمنيست ها بلكه بخاطر دفاع از حقوق اساسي مردان . به نظرم دادان حقوق بيشتر و غيرعادلانه و البته صرفا صوري و فرماليته از نظر حقوقي باعث شده تا در واقعيت و زمينه حقيقي نه حقوقي اين مردان هستند كه قرباني روابط غير انساني و تبعيض اميز شده اند به اين خاطر من ضمن دفاع از اهداف جنبش زنان خواهان لژغو كليه قوانين تبعيض اميز و غير انساني موجود و برابري كامل حقوق در كشور هستم و البته چنبش زنان به علت گستردگي ان در صورت فعال شدن كمك بزرگي به جنبش دموكراسي و حقوق بشر خواهد كرد . در ضمن به نظر من اوردن هر قيدي از جمله سوسيايستي براي فراخوان مبارزه با حجاب اجباري باعث محدود شدن و كم رنگ شدن اين فراخوان و جنبش ميشود

Anonymous said...

سلام
کامنتهایی که اینجا گذاشته شده بود را خواندم .مسئله ی زنان.گام برداشتن برای لغو حجاب و 8 مارس چیزی است که بر سر آن بحث است. عده ای مخالف و عده ای موافق هستند .به نظرم اینکه فقط نظرمان را بگوییم کافی نیست. بایست آنها که مخالفند بگویند برای چه نمیشود و دلایلشان چیست و آنها که موافقند بگویند چرا میشود و آنها راهکارشان چیست. فکر کنم اینطور به نتیجه ی بهتری میشود رسید

Anonymous said...

سلام
کامنتهایی که اینجا گذاشته شده بود را خواندم .مسئله ی زنان.گام برداشتن برای لغو حجاب و 8 مارس چیزی است که بر سر آن بحث است. عده ای مخالف و عده ای موافق هستند .به نظرم اینکه فقط نظرمان را بگوییم کافی نیست. بایست آنها که مخالفند بگویند برای چه نمیشود و دلایلشان چیست و آنها که موافقند بگویند چرا میشود و آنها راهکارشان چیست. فکر کنم اینطور به نتیجه ی بهتری میشود رسید

Anonymous said...

با سلام به شما رهروان راه آزادي،گفته شما را به ديده منت پذيرفتم و در نظر سنجي 8 مارس شركت نمودم و فكر ميكنم تنها جواب منفي را به اين نظر سنجي دادم و دليل آن را هم ميتوانم شرح دهم.دوستان من، گمان مبريد كه من از آزادي زنان ناراضي و ناخشنود ميشوم كه به راستي اينگونه نيست و اگر نظر مخالف دادم بدان دليل است كه ميدانم راه را به خطا ميرويد.دوستان، من دانشجوي رشته علوم سياسي هستم و كتاب هاي بسياري از مبارزات سياسي و فرهنگي خوانده ام.دوستان باور كنيد راه را به بيراهه ميرويد زيرا مبارزه با فرهنگ هاي نهادين ملل آنچنان كه مي پنداريد سهل نيست.هيچ جنبشي را نميتوان رقم زد مگر از طريق نفوذ در انديشه ها.فرض را بر اين بگيريد كه شما جنبش 8 آذر را با برداشتن حجاب از چهره ها آغاز كرديد ولي آيا تا كنون فكر كرده ايد كه چه كسي بايد حجاب از ديده و انديشه مسموم جامعه بردارد و آيا فكر ميكنيد با انجام چنين تجمع هاي كوچك چه از نظر كيفي و چه كمي مي توان حقوق زنان بزرگ منش ايراني را احقاق كرد،اگر نگاهي به بافت فرهنگي و سنتي ايران بياندازيد چه بسياري بانوان راخواهيد يافت كه پس از اين كار، انجمن شما در نظر ايشان به انجمن دختران بي قيد و بند بدل خواهد شد و جز عده اي از جوانان روشنفكر(تازه آن هم عده اي كه با حجاب مشكل دارند و سر برآورده از خانواده هاي مذهبي نيستند) در اين جنبش يار شما نخواهند بود و ديگران راه خود را از راه شما جدا خواهند نمود و اصولاً مشخص است كه اگر چنين تجمعي صورت گيرد به فاصله بسيار كوتاهي بسياري از شركت كنندگان بازداشت و روانه زندان و عده اي ديگر نيز فرار را بر قرار ترجيح ميدهند و اين تجمع زود تر از آنچه تصور ميشود تنها تبديل به يك خاطره ميگردد اما اگر چنين جنبشي را بر پايه ي جنبشي فكري رقم زنيد و بدانيد كه اصلاحات از هر نوع نياز به تغيير نگرش در اقشار مختلف دارد و نه يك قشر خاص و همچنين بپذيريد كه اين رونديست بسا طولاني آنگاه نه تنها اقشار مختلف جامعه را به خود جذب ميكنيد بلكه اگر جنبش هشت مارس هم از بين رود به دليل ريشه در لوح جان ها و انديشه ها هرگز به فراموشي سپرده نشده و سالهاي سال ادامه خواهد يافت.حال تقاضاي من از شما اين است كه اين نوشته مرا به عنوان يك مقاله در سايت خود قرار دهيد و در اين زمينه نظر سايرين را نيز جويا شويد(سپاسگذارم)

Anonymous said...

کبرا رحمانپور: سلام خانم احدي حال شما خوبه. من واقعا از شما ممنون هستم بدليل اينهمه فعاليت که براي نجات جان من و ما کرده ايد. شما زحمت زيادي کشيده ايد که تا حالا ما زنده مانده ايم. من اصلا باور نميکنم که صداي شما را مي شنوم. هميشه به اميد روزي بودم که صداي شما را بشنوم و باورم نميشه که اين روز رسيده و اينقدر زود رسيده.
مينا احدي: کبرا جان منهم خيلي خوشحالم صداي ترا مي شنوم٬ ميدوني که من چند سال هست با تو آشنا هستم. آنقدر با تو آشنا هستم که خوابت را مي بينم. ولي الان بالاخره صدايت را هم مي شنوم.

کبرا رحمانپور: مينا خانم٬ من از طرف همه اين ها که اينجا هستند به شما ميگم ممنون از اينهمه زحمت که ميکشيد٬ کارهاي شما باعث شده که ما زنده باشيم.

مينا احدي: کبرا جان من هم به همه کسانيکه آنجا هستند سلام ميرسانم.

صداي تعداد ديگري از زنان به گوش ميرسد که در مورد اينکه اينها خيلي زحمت ميکشند و.... ميخواهم صداي مينا را بشنوم به گوش ميرسد.

مينا: کبرا جان امروز به مامانت زنگ ميزنم و ميگم که صداي ترا شنيدم.
کبرا: آره خيلي وقته تماس نگرفتيد٬ حتما زنگ بزنيد باز هم از همه شما ممنون هستيم.

و باز صداي زنان محکوم به اعدام را مي شنوم که از اينکه اميدي يافته اند حرف ميزنند ولي متاسفانه اين گفتگو خيلي زود تمام شد. من در حاليکه از هيجان ميلرزم با خودم فکر ميکنم اين موقعيت جمهوري اسلامي است، و اين موقعيت ما و جنبشي که در قلبها راه يافته است.

Anonymous said...

گفتگوي مينا احدي با نازنين فاتحي، کبرا رحمانپور و شهلا جاهد از زندان اوين


تلفن زنگ ميزند...........
يک نفر نا آشنا: الو؟
مينا احدي: الو جانم بفرما شما کي هستيد؟
نا آشنا: سلام شما مينا خانم هستيد؟
مينا احدي: بله بفرماييد. شما؟
نا آشنا: از زندان اوين زنگ ميزنم لطفا گوشي را داشته باشيد تعدادي از دوستان اينجا ميخواهند با شما حرف بزنند.

شهلا جاهد: سلام مينا جون٬ حالت خوبه٬ شنيدم که پايت را عمل کردي٬ بهتري؟
مينا احدي: سلام من خوبم٬ آره کمي زانويم درد داشت٬ عمل کردم٬ الان بهترم. شما چطوري؟
شهلا: زياد سرحال نيستم٬ پرونده من رفته دوباره بررسي بشه٬ راستش را بخواهي ديگر خسته شدم.
راستي مينا جان نازنين فاتحي ميخواهد با تو حرف بزند٬ بيا باش حرف بزن٬ اينجا خبر پخش شده که نازنين بزودي آزاد ميشه. همه از اين حرف ميزنند. اينجا همه شنيده اند که در دنيا خيليها از نازنين دفاع کرده اند.
يک نفر نا آشنا: فاطمه جان بدو به نازنين بگو بياد اينجا با مينا حرف بزند٬ سريع به او بگو که کارت تمام نشه. صداي بدو بدو به گوش ميرسه و به يکي ديگر ميگه٬ آمنه جان بدو برو به نازنين بگو بياد چند لحظه بعد صداي نازنين به گوش ميرسد.

نازنين فاتحي: سلام مينا خانم خوبيد؟
مينا: سلام نازانين جان٬ من خوبم٬ نازنين کمي از خودت برام بگو؟ شنيده بوديد که آزاد ميشي؟
نازنين: آره من و همه در اينجا اين خبر را شنيديم. همه ميدونند به خاطر فعاليتهاي شما است که آزاد ميشم. من ميخواستم اينجا از همه هموطنان و يا غير هموطنان که به من کمک کردند٬ نجات پيدا کنم٬ واقعا تشکر کنم. من نميدانم با چه زباني از شما تشکر کنم. من حتما يک پيام مفصل براي شما و همه کساني که کمک کردند زنده بمانم٬ خواهم فرستاد. ولي اينجا که صداي شما را مي شنوم٬ ميخواهم بگم٬ واقعا ممنون هستم اين دفاع شما از انسانيت بود.

مينا: احساس ميکنم که يک نفر سخنران ورزيده داره حرف ميزنه و از اينهمه اعتماد به نفس و احترام و شادي در صدايش واقعا خوشحال ميشوم. و او ادامه ميدهد: کبرا هم الان رسيده اينجا با اون هم کمي حرف بزن.
مينا احدي: من که خيلي از اين واقعه خوشحالم صداي کبرا را مي شنوم

Anonymous said...

با درود

من با 8 مارس بی حجاب موافقم
این حرکت میتونه یک اقدام جدی برای آزادی و برابری زن تلقی بشه

Anonymous said...

مهتاب عزیز
از اینکه مردم باید آرام و بدون
هیچ خشونتی به سمت خواسته
هایشان پیش بروند صحبت کردی تا
شاید 100 سال دیگر بهش برسند .
حکومت اسلامی 28 سال است که دارد
از طرف مردم تحمل می شود . من به
شخصه نمیخوام حتی یک نفر دیگر
به خاطر حجاب و هر مسئله ی
دیگری آزار و اذیت بشود و برای
این کار باید همین امروز و هر
چه سریعتر جمهوری اسلامی را
کنار زد. میگی مردم خودشان
میخوان بریزن تو خیابان و سر
وصدا کنند و جان خودشان را به
خطر بیندازند و ... این حرفت
وقتی درست است که دولت حاضر
باشد حرف مردم را بشنود و منافع
و حقوق مردم را به رسمیت بشناسد
و جامه ی عمل بپوشاند. اما این
حکومت حتی حاضر نیست به حرف
کارگری که 8 ماه حقوق نگرفته و
داره با بدبختی زندگی میکند
گوش بدهد و فوری حکم جلب برایش
میبرند و بعد هم معلوم نیست چه
بلایی به سرش می آید . این حکومت
است که مردم را وادار می کند
برای رسیدن به خواسته هایشان
دست به اعتراض و خشونت بزنند
چون راه دیگری را نمیبینند .
اگر دولت حاضر بود نظرات را
بشنود و به منافع همه ی مردم
فکر کند که دیگر اعتراضی وجود
نداشت.
شیوا نظری

kamparvar said...

باید با قضیه به صورت ریشه ای برخورد کرد. خیلیها هنوز درگیر مسائل مذهبی و اینکه اسلام چه گفته و چه نگفته هستند و سر جمع ما خیلی عقب هستیم تا زمانی که اسلام سیاسی وجود دارد این چرندیات هم ادامه خواهند داشت. ناامیدم و امیدوار. ناامید به اتحاد جمعی و هماهنگی گروهی و پیروزی خواسته های انسانی ولی امیدوارم و از حرکت نخواهم ایستاد گاهی حرکتهایی در سطح جامعه میبینم که متاسفانه سبکسرانه هستند از روی لج و لجبازی و عصبی گری و احساسات میباشند اینطوریکه فایده ندارد باید مطالعه کرد و عمیقتر با مسئله برخورد کرد من فکر میکنم که حالا آمدیم و تظاهرات کردیم و خون ریخته شد وبه اصلاحاتی هم دست یافتیم ولی پس از آن وضع بدتر خواهد شد افرادی که نمیدانند چه میخواهند با ائدئولوژیهای ضعیف بدون جهت گیریهای فلسفی و بدون شناخت و دریافت عمیق از مسائل. در چنین حالتی باز هم وضع همینی میشود که هست و حتی بدتر از این. اگر چنین باشیم که هستیم لیاقت آزادی و برابری را نخواهیم داشت نه نمیگویم که دست روی دست بگذارید ولی باید جدیتر و عمیقتر با قضیه برخورد کرددر ابتدا باید از رشد و قدرت فردیت شروع نمود و در درجه دوم حرکت جمعی

Anonymous said...

کیوان عزیز
به نظرم وقتی در8 مارس مردم جمع بشوند و اعتراض کنند این برای حکومت اسلامی بد می شود . چون این صدای اعتراض آمده در دل جامعه و مردم سرکوب معترضین را به دست رژیم میبینند و این خودش باعث کشیده شدن مردم به صف اعتراضات می شود.
این خوبه که مردم با آگاهی و شناخت بیان اعتراض کنند . مردم اعتراض می کنند چون غذا ندارند ، چون هر جوریکه دوست دارن نمی توانند لباس بپوشند ، چون اگه حرفی بزنند و نظرشان را بگویند جانشان تهدید می شود و کلی خواسته های ابتدایی که به نظرم هیچ کدام از اینها احتیاج به مطالعه و درک عمیق و .... ندارد.
در ضمن به نظر من هر آدمی چه از آزادی و برابری آدمها چیزی بفهمد یا نفهمد حق دارد آزاد باشد و حقوق برابر داشته باشد .
نسرین یزدانی

Anonymous said...

حرکت خوبی است! اما فکر نمی کنید زیادی تند روانه باشد! حرکتی که براحتی سرکوب میشه و اجازه میده با برپا کنندگان به سختی برخورد بشه! باید زیرکانه تر عمل کرد

kamparvar said...

من میگویم نباید بیکار نشست آری کارهای زیادی میتوان کرد مثلا همین نوشتنها وکامنتها و آگاهی بخشیدنها و نظر خواهیها و گقتگوها خیلی عالی است ولی کارهای دیگری نیز میتوان کرد مثلا چرا خانمها در مکانهایی که خطری وجود ندارد روسریهای خود را برنمیدارند و چرا کمی از خود مایه نمیگذارند؟ البته روی سخنم با آنهایی است که کمی مخشان به کار افتاده وگرنه بقیه که بهتر است بروند و در خانه به طهارت و غسلشان برسند چرا خانمها در جمعهای دوستانه در مورد این مسائل صحبت نمیکنند واعتراضشان را بیان نمیکنند؟ آری این کارها را باید کرد و هر چه بیشتر ولی اصلا کافی نیست اینها زیاد فایده نداره باید مطالعه, مشاهده و تحقیق کنیم باید تکلیف خودمان را با یه سری از مسائل روشن کنیم در ابتدا باید از مذهب و اعتقادات مذهبی و سنتی شروع کرد مثلا چرا شما در وبلاگتان در مورد مذهب به صورت اصولی و تحلیلی مطلب نمینویسید خیلیها که به این مذهب و سنت چسبیده اند اگر واقعیت و طرز شکل گیری مذاهب را بدانند ذهنشان روشن میشود و دست از اعتقادات پوسیده خود برمیدارند . خود من به تنهایی به خیلیها کمک کرده ام تا با اعتقادات موهوم مذهبی ذهنشان مبارزه کنند و آزاد شوند از بند گناه و عذاب و این چرندیات و این کار بسیار لازم است و بسیار سخت وبرای بعضی افراد که شخصیت ضعیفی دارند حتی غیر ممکن است

Anonymous said...

8 مارس
نه به حجاب
...
این حرف به هیچ عنوان قابل قبول نیست که خود مردم حجاب را انتخاب کرده اند
اگر زن های ما این آزادی را داشته باشند هرگز خود را در این قفس زندانی نمی کنند.
همان طور که می بینیم چه سابقه ی درخشانی در زمینه ی مبارزه با حجاب داشته اند ولی متاسفانه رژیم سرکوب گر اسلامی تمام حرکت ها را در نطفه خفه کرد
8 مارس امسال شاهد این حرکت عظیم خواهیم بود
و می بینیم که چگونه زنان ما بر علیه حجاب بر می خیزند...

Anonymous said...

امید عزیز
در مورد اینکه گفته اید باید زیرکانه تر عمل ارائه کرد
همین امروز اگر به جامعه نگاه کنید عملا زنان دارند بی حجابی میکنند و این مسئله را رعایت نمیکنند اما مسئله بر سر این است که این مبارزه از حالت تک نفره بیرون بیاید و حالت اجتماعی پیدا کند.امااین اقدام سمبلیک در هشت مارس باعث میشود این به تیتر دستور کار فعالین عرصه زنان در بیاید و حضور هر چه بیشتر مردم در این روز توان مقابله با این حرکت را پایین میآورد و کلا زنان در گرفتن خواسته و حقوقشان در یک موقعیت بهتر و بالا تری قرار میگیرند

Anonymous said...

مطالبی را در کامنت کارن عزیز دیدم که لازم دیدم نکاتی را در مورد آن بنویسم
نمیدانم چرا برخی همانند شما برداشتن حجاب را مسئله قشر خاصی از جامعه و روشنفکران میدانند. در حالیکه کسانی که با حجاب مخالفند و هر روزه مخالفت خود را به عناوین متفاوت نشان میدهند از عادی ترین و عامی ترین افراد جامعه هستند که حتی نه سیاسی هستند نه در جمع روشنفکران و فعالین و غیره و از طرف حکومت هم به آنها هر روزه تذکر ؛ توبیخ ؛ حبس و غیره نثار میشود برای پی بردن به مسئله دوست عزیز احتیاجی به خواندن هیچ کتابی نیست بلکه لزومش تنها کمی دقت در آنچه در جامعه امروز ایران میگذرد است
دیگر اینکه حتی اگر به قول شما جنبش هشت مارس بخوابد جنبش مبارزه برای لغو حجاب تا زمانی که این مسئله وجود داشته باشد مبارزه علیه آن هم وجود خواهد داشت
نکته دیگر اینکه درست است که جنبشهای مبارزاتی به ادبیات ؛ تئوری و غیره نیاز دارند اما حتی در غیاب اینها هم مردم اعتراض خود را میکنند و پیش میروند نمیتوان هر روز شاهد کشته شدن و از بین رفتن انسانها بود و هیچ اقدامی نکرد و منتظر ماند تا آگاهگری و روشنگری از طریق اندیشه ها صورت گیرد

Anonymous said...

دوستان متاسفانه اين كشتى سرگردان در امواج و بادهاى مباحثات پراكنده قصد ندارد يك بحث منسجم ارائه دهد. من ادامه اين بحث را اينجا مفيد نميدانم. اينجا را ترك ميكنم و در وبلاگ "هشت مارس نه به حجاب" همين بحث كمپين و قانون حجاب را مفصل مورد بحث قرار ميدهم. علاقمندان به اين بحث را نيز دعوت ميكنم آنجا در صورت تمايل در بحث شركت كنند. من بحث روى تم مشخص ميكنم. بحث خوشه انگورى را نه تنها مفيد نميدانم بلكه مضر هم ميدانم. براى جنبش رهاى و خلاصى زنان و اكتيويستهاى آن آرزوى موفقيت ميكنم.
آدرس سايت:
http://8march-hejabno.blogspot.com/

Anonymous said...

چرا ميخواهم اينجا بحث كمپين و قانون حجاب كنم
اين نوشته را در نقد شيوه بحث وبلاگ فمنيست مسلمان نوشته ام همين پيشنهاد را به شما دوستان در اين وبلاگ دارم:
بحث اينجا شده حركت يك كشتى بي ملوان و بي قطب نمايى كه هر كسى داره به يك سمتى ميبردش. اين شيوه بحث درست و سالم و سازنده نيست. كسى هم از اين بحث ها نه چيزي ياد ميگيره نه قانع ميشه نه قانع ميكنه و نه به نتيجه اى ميرسه. بحث مفيد بايد سر و ته داشته باشه و بايد مركز ثقلى داشته باشه. نميشه تو بحث، آسمون ريسمون بافت. اين شكل بحث، بحث كساني است كه زندگي شون براي بحث است. ما زندگي امون نه براي بحثه و نه براي تفسير و توضيح جهان. ما كارمون تغيير است. تغيير فورى در شرايط زندگى انسان همين امروز. شايد اين حلقه مشترك كار ما با دوستان كمپين باشد. قطعا نيروهاي خواهن تغيير نيروهاي يكسانى نيستند. عقايد و راههاي گوناگونى دارند. و قطعا اينها با هم جدل و بحث ميكنند. اما جدل هايشان هدفمند است. در ته هر بحث و جدلى كه نيروهاي خواهان تغيير ايجاد ميكنند از خيابان تا وبلاگ از خانه تا نشريه و راديون و تلويزيون بايد نيروهاى خواهان تغيير توازن قواي بالاتري به دست آورده و حول اهداف و سياست هايش نيرو جمع كنه. و بعد اين نيروها را دوباره به كار تغيير بيندازد و موتور تغيير شرايط انسان، قويتر و پرانرژى تراز قبل حركت كند. اين مبناى اصولى وارد شدن و شركت كردن در بحث است. قطعا نيروهاي مخالف تغيير هم در اين بحث ها شركت ميكنند با هدف منحرف كردن كل هدف اين مباحثات. فرصت طلبانى كه دشمن اصلى را پيدا ميكنه و ميره از موضع اون يكي ديگه شروع ميكنه به سنگ انداختن به ديگرى كه كل اين بحث پخش بشه و بي سرانجام به پايان برسه. من وقتم را براى بحث بي هدف نميگذارم. حتما دوستان كمپين هم به نفع شان نيست اينجوري بحث كنند.

Anonymous said...

بهر حال توصيه ميكنم هر كسى كه اينجا واقعا مسئله اشن تغيير شرايط فعلي (حال با هر شيوه اى) است يك بحث منسجمى را پيش ببرند كه بشه اون بحث را تو سايتها نشريات و جاهاي مختلف درج كرد و مثل يك منبع و مرجع پشتوانه كل جامعه و نيروهاي تغيير خواه قرار بگيرد. اما اكيد نگذاريم هيچ كسى حتى دوستان و همفكران خودمان بحث را منحرف كنند. ميشه در باره همه چيز بحث كرد اما هر چيزي سر جاى خودش.
اما تم بحث پيشنهادى من همين تيتر نوشته فمنيست مسلمان. كمپين و قانون حجاب. بياييم منسجم در باره اينكه آيا كمپين بايد موضوع حجاب را در دستور كارش بگذاره يا نه؟ اگر آري چرا؟ و اگر نه چرا؟ فقط به اين كامنت بدين. فقط بحث را روي اين موضوع خم كنيم. و خواهشا بحث كنيد نظر بدين اما توهين و فحاشى و انگ زنى نكنيد. اگر نميتوانيد بحث كنيد محترمانه شيوه اين است كه بحث را دنبال كنيم. اگر كسى تم بحث ديگري داره ميتونيم رو تم اين دوستمون بحث كنيم. اما فقط حول تم و موضوع تعيين شده بحث كنيم.
اگر موافقيد در همين نوشته يا در نوشته مستقلى شروع كنيم

Anonymous said...

فکر میکنم یک نکته در یکی از این فیلمها یی که بر روی وبلاگ هشت مارس هست إ وجود دارد که خیلی گویاست
زنی میانسال که چادر به سر دارد اینگونه میگوید که من خودم چادر میگذارم و حجاب دارم اما نمیخواهم دخترانم مجبور باشند حجاب داشته باشند
این زن از مردم عادی جامعه و از دل جامعه است و حرف بسیاری از زنان را میگوید

Anonymous said...

هوای خانه چه دلگير ميشود گاهی..
از اين زمانه دلم سير ميشود گاهی..
عقاب تیز پر دشتهای استغنا..
اسیر پنجه تقدیر میشود گاهی..
صدای زمزمه عاشقان آزادی..
فقان و ناله شبگیر میشود گاهی..
نگاه مردم بيگانه در دل غربت..
به چشم خسته من تير ميشود گاهی........
سلام دوست عزيز اميدوارم حالت خوب باشه.متنتون هرچند خیلی ریز بو.د خوندم...بابهترين ارزوها براي شما.موفق باشيد.ياحق

Anonymous said...

ما گروهي از كارگران بازنشسته در استان اصفهان 8 مارس روز جهاني زن را گرامي مي داريم و يك صدا حجاب اجباري و آپارتايد جنسي را محكوم ميكنيم

28 سال از حكومت جمهوري جهل و ناداني مي گذرد. طي اين سالها زنان تحت بدترين شرايط زندگي كردند. هميشه مورد تحقير قرار گرفتند. شكنجه شدند. سنگسار شدند. از آزادي محروم گرديدند. حتي حق تصميم گيري در مورد مسائل شخصي را هم از آنان سلب نمودند. از جمله اين دولت است كه براي زنان مشخص مي كند كه چه بپوشند وچه نپوشند ويا چه رنگي بپوشند وچه رنگي نپوشند.
آنها فكر ميكنند همانطور كه خودشان از عبا و عمامه خرسندند٬ مردم هم از حجاب و عبا و عمامه اين سمبل هاي تحجر و ارتجاع اسلامي خوشحالند. اگر چه حداقل در طول حاكميت سياهشان بايد تا كنون به درجه نفرت مردم از عبا و عمامه و از اين حجاب اجباري پي برده باشند. آنها همه جا دم از حجاب زدند و در و ديوار را در كوچه وخيابان و در اداره و مدرسه وخلاصه در هر جا كه دستشان رسيد٬ اندر فوايد حجاب نوشتند و زنان بي حجاب را مورد تعرض و تحقير خود قرار دادند. در جمهوري اسلامي بي حجاب بودن شد جرم و زنان بسياري را بخاطر آن دستگير كردند و مورد آزاد قرار دادند. حجاب شد پرچم اين رژيم و در طول ٢٨ سال حاكميتش تلاش كرد كه با اين پرچم٬ حاكميت خود را بر جامعه جاري نگاهدارد و هر وقت كه خواست به جامعه حمله برد و مبارزات مردم را سركوب كند٬ تحت عنوان مبارزه با بدحجابي زنان را مورد حمله و سركوب قرار داد. حجاب وسيله اي شد براي جداسازي و آپارتايد جنبسي و بردگي زن در جامعه.
در كدام يك از كشورهاي دنيا ميتوان ديد كه در مقابل درب ورودي بيمارستان نوشته شده باشد٬ كه كسي حق ورود به بيمارستان را دارد كه حجاب داشته باشد. با حجاب اجباري زنان را از اوليه ترين حقوق اجتماعي خود محروم كردند. چنانكه براي عيادت بيمار نيز بايد حجاب داشت. در جمهوري اسلامي با زنان همواره همانند مجرم برخورد ميشود و هميشه و در همه جا٬ در كوچه و در خيابان مورد تجسس قرار ميگيرند كه مبادا حجابشان كنار رفته باشد. حجاب همانطور كه اشاره كردم پرچم اين رژيم است و به زير كشيدن اين پرچم به معني به زير كشيدن وجود نحس آنست. از همين رو يك عرصه مهم مبارزه جامعه با اين رژيم حجاب بوده است.
درست پس از گذشت چند سال از حكومت رژيم بود كه انواع گشت پليس براي مردم گذاشته شد٬ تا زنان و مردان را در كوچه وخيابان مورد تجسس قرار دهند از جمله اين گشتها :1- گشت ويژه2- گشت ثارالله 3- گشت جندالله 4-گشت امر به معروف ونهي از منكر 5- گشت نيروي انتظامي
كه در هركدام از اين گشتها حداقل سه سرنشين صبح تا شب در خيابان پرسه مي زنند و تنها وظيفه همه اين گشتها آن است كه در خيابان به زنان بگويند خانم موي سرت را بپوشان و يا آقا آستين كوتاه چرا پوشيدي. اين داستان زندگي همه مردم در حاكميت اين رژيم است. زندگي اي پر از تحقير و توهين.
واقعيت اينست كه تبعيض ، نابرابري ، و توهين به زنان در جمهوري اسلامي يك امر عادي است و همه اينها جزو افتخارات اين رژيم است.
اينها گوشه اي از ستمي است كه بر زنان در اين جامعه وارد ميشود و تحقير كل جامعه است. اما عليرغم همه اين مشكلات وتنگناها و محدوديتها زنان در ايران هميشه براي بدست آوردن حقوق اجتماعي خود كه همه آنها در يك جمله خلاصه مي شود و آن هم حقوق برابر با مردان است مبارزه كرده اند و تا رسيدن به هدف خود دست از مبارزه نخواهند كشيد. هم اكنون جنبش براي آزادي زن يك جنبش قوي در ايران است و زنان و مردان آزاديخواه بسياري در اين عرصه فعال اند و مبارزه براي آزادي زن يك مبارزه اجتماعي هر روزه مردم در اين جامعه است. آنچه كه امروز بر زنان در جامعه ميگذرد داستان زندگي تك تك ماست. داستان زندگي ما كارگران است. داستان زندگي من كارگر و يا همسر و دختر من و تاثير فوري آن را بر زندگي خانوادگي ما ميگذارد. اين وظيفه همه اقشار جامعه است كه براي حقوق برابر زن و مرد و عليه ستم كشي زن در جامعه مبارزه كنند. سرنوشت زنان در جامعه با سرنوشت مردان به هم گره خورده است. جمهوري اسلامي با زير پا گذاشتن حقوق زنان در جامعه است كه كل جامعه و ما كارگران را نيز مورد حمله قرار ميدهد و زندگي اي پر از فلاكت را بر ما تحميل ميكند. بايد عليه اين ستم كشي بايستيم. در همين راستا ما گروهي از بازنشستگان استان اصفهان 8 مارس روز جهاني زن را گرامي مي داريم و يك صدا حجاب اجباري و آپارتايد جنسي را محكوم ميكنيم . و خواهان حقوق اجتماعي و مدني برابر زنان و مردان هستيم .
زنده باد سوسياليسم
بر قرار باد حكومت كارگري
گسسته باد زنجير استبداد
از جانب گروهي از بازنشستگان در اصفهان ارسالي كامبيز بهروزي

kamparvar said...

یک چیز برایم کاملا واضح وروشن است: اگر یک خانم صرفا به خاطر لج و لج بازی و احساسی گری و بدون آگاهی و درک عمیق از مسائل فرهنگی, اجتماعی, تاریخی, فلسفی و ... بیاید و به نوعی بر ضد شرایط موجود اعتراض کند و مثلا روسری اش را بردارد و به پیروزیهایی هم دست یابد مطمئنا پس از مدت کوتاهی به خاطر نداشتن ائدئولوژی و اساس ذهنی و نگرش عمیق, دچار تناقضات و درگیریهای ذهنی میگردد و آن زمان فقط به یک تلنگر نیاز دارد مثلا کافی است که یک مبلغ مذهبی کارآزموده چند ساعتی را با او صحبت کند تا بتوانیم از همان شب, آن خانم را با چادر نماز مشغول دلا و راست شدن در برابر بت بزرگ ببینیم و حتی ممکن است چند روز بعد به یک
کماندوسبیلو هم تبدیل شود
قصد ایراد گرفتن الکی ندارم راهش همین است باید فردیت را قوی کنیم

Anonymous said...

به نظر من اگر قرار باشه تغییری توی این خراب شده اتفاق بیفته اون تغییر را زن ها فقط قادرن به وجود بیرن و شروع کنن.و بهترین شروع از حجابه...

Anonymous said...

هر عكس يك نه است

مسعود said...

متاسفم از اینکه این چنین بی منطق و بی محتوا صحبت می کنند برخی از دوستان! کیوان جان، به نظر من شما جزو عقب افتاده ترین آدمهایی هستی که در زندگی رویت کرده ام. کسی که داشتن یک عقیده توسط دیگران را عقب افتادگی می داند، یعنی یک عقب افتاده به تمام معنا! اگر به نظر شما حجاب داشتن و شراب نخوردن یک نفر عقب افتاده بودن است، به نظر بسیاری هم شراب خوردن شما یک عقب افتادگی مزمن است! دوست عزیز، مشکل ما از همین جا شروع می شود که تفکر خود را کاملا درست و بقیه تفکرات را کاملا غلط در نظر می گیریم. اگر شما هم مسئول مملکت باشید، وضع یک طور دیگر خراب خواهد شد. بیایید به عقاید دیگران واقعا و نه در مقام حرف احترام بگذاریم. اگر معتقدید نظام جمهوری اسلامی کار غلطی می کند که به عقاید شما احترام نمی گذارد، چرا خودتان با بقیه همین کار را می کنید؟

Anonymous said...

من از اوضاع ایران زیاد مطلع نیستم ولی اگه جمعیت غیر مسلمونا بیشتر تو ایران خوب حق با اوناست ولی اگه مسلمونا بیشترن دمکراسی میگه اکثریت

ابوذر said...

تو هم که حرفهای چرت و پرت رضا خان احمق و اربابان خبیث او را می زنی؟ راستش را بگو نو آدم سالمی از نظر جسمی و عقلی هستی و یا فقط چند دلار گرفته ای که این مزخزفات را سرهم کنی؟