Friday, January 5, 2007

از خانه تا محل کارو هشت مارس 85

از خانه تا محل کارو هشت مارس 85
حمید بهداروند، تهران

مصطفی جان نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی فوق العاده بالاست .امروز با اتوبوس و بعد با تاکسی به سر کار رفتم از صبح تا ظهر ودر فرصت های تصادفی در چهار گفتگوی داغ سیاسی شرکت داشتم

ساعت 6.5 صبح (صف اتوبوس ): دوتا آقا در مورد خصوصی سازی اتوبوس های شرکت واحد صحبت می کردنند. من هم اظهار نظر کردم و گفتم که بایداعتراض کرد. باید داد زد. باید به هر بهانه جو سکوت را شکاندودر آخر گفتم که گفتگوی دونفره فایده ای ندارد و.یکی شان گفت نه اینطور نیست. همین گفتگوها به آدم فوت قلب می دهد . صحبت دراتوبوس و در جمع بزرگتری ادامه پیدا کرد
ساعت 7 صبح ( تو اتوبوس ): یک بحث 5 نفره حول کتابهای کوچک مذهبی که اخیرا شهرداری تو اتوبوس گذاشته است درگرفت. در حضور سایر مسافران کتابها مورد تمسخر واقع شد . جمع داخل اتوبوس ,حکومت ,آخوندهاش ,رئیس جمهورش وشهردارش را نقد,تمسخر و محکوم انقلابی کردند. سایر مسافران هم گوش می دادند . تمرکز بحث روی گرانی ,گرانی مسکن و چپاول بود
ساعت 7.5 (تو تاکسی ): فقط من و راننده بودیم. راننده پاسدار نجار وزیر دفاع رژیم رامی شناخت . می گفت که نجار یک لات بود . می گفت که برادرش را به خاطر قاچاق مواد مخدر اعدام کرده اند . می گفت که کل دارودسته رژیم از همین جنس اند
ساعت 10 (در محل کار ): یک مراچعه کننده تحصیلکرده اعدام صدام را "قتل عمد دولتی" می دانست . او دقیقا اصطلاح مینا احدی را بکار برد. (این اصطلاح را اول بار منصور حکمت طرح کرد. ج.ک.)
ساعت 12 (در سوپر مارکت ): یک مشتری روغن لادن می خواست. فروشنده به شوخی گفت: روغن بن لادن؟ مشتری گفت هیچ بعید نیست برای سودشان این اسم هم روی کالایشان بگذارند. من هم ازیک تابلوی بزرگ تبلیغاتی صحبت کردم در میدان رسالت که نوشته بود: این چای چه گوارا است! و مشتری که به گفته خودش از زمان شاه خبرنگار بوده است خاطراتی از ترس و وحشت رژیم شاه برای چاپ کلمه "حکومت بر فیلها " به جای "حکومت بر قلبها " تعریف کرد
ساعت 15 (درمطب دندانپزشکی ): بحث راجع به اعدام صدام درگرفت و منشی 35 ساله رژیم موافق هیچ اعدامی نبود. او تحلیل خوبی راجع به شگرد و برنامه آمریکا یرای ورود به خاورمیانه داشت

روزانه هزاران بحث دسته جمعی اینچنینی و رادیکال تراز این در مجامع عمومی، نظیراتوبوس واحد صورت میگیرد. جامعه ایران در تب تضاد طبقاتی می سوزد. فقر,بیکاری ,گرانی وتبعات روانی –اجتماعی آنها بیداد می کند. جامعه فوق العاده ملتهب است. ضمن شش ماه قیمت یک آپارتمان 50 متری که 30ملیون تومان بود, به 60 ملیون تومان رسید. قیمت گوشت قرمز ,میوه و تخم مرغ سرسام آوربالا رفته است. این وضعیت به انفجار اجتماعی می انجامد. اگر مردم سازماندهی نشوند طعم تلخ یک سرکوب وحشیانه شیرینی پیروزی فردا را متاثر میکند
سوخت حرکت موتور شورش های فردای ایران تضادهای کشنده طبقاتی وفقر نکبت بار خواهد بود. این فقر در گره خوردگی اش با ستم بی نظیری که روح جامعه زنان ایران را در تاریکی قرون وسطایی حجاب و قوانین آیه وار به زنجیر کشیده است. این فقر در گره خوردگی اش با استبداد بی سابقه ای که جوانان ایران را حتی اجازه تخلیه فشارهای طبفاتی در قالب عشق و رقص وآواز نمی دهد. این فقر در گره خوردگی اش با سواد بالای اجتماعی زحمتکشان ,کل جامعه را به خیابان می کشاند
سوخت حرکت موتور شورش های فردای ایران تضادهای کشنده طبقاتی وفقر نکبت بار خواهد بود. حزب باید رد آشکار پاهای درشت این غول را در تجمع زنان در میدان هفت تیر, درتجمع چپ ها در 15 آذر و در اعتصاب های کارگری نظیر اعتصاب شرکت واحد ببیند وبرای سازماندهی زیر 450 تومان حقوقی ها برنامه ریزی کند

درهشت مارس امسال برای سازماندهی این رادیکالیسم اجتماعی برنامه ربزی کنید. نگذارید صدای 8 مارسی ها امسال در زیر چادر لیبرالهای زیون واصلاح طلب های دروغین خفه شود . شعار آزادی و برابری بیش از هر کس مال زنان ایران است این شعار را محور کنید . آن را همه گیر کنید. امکان فریاد کردن شعار "آزادی ,برابری ,نه روسری ,نه توسری" برای همه هست. جذاب است وشورانگیز . برداشتن حجاب به انبوه بودن تجمعات و توان مخالفان حجاب برداری در آن تجمعات بستگی دارد. نباید گذاشت طعم تلخ جا نیفتادن یک حرکت یا شعار , طرفداران حزب را مایوس کند
زنان ایران با تمام وجود وبعضا به گونه ای مضاعف درگیر با مصائب تضادهای طبقاتی هستند. زنانی که بار فقر خانواده , حقارت زندگی با همسری که به اجبار قانون با او زندگی می کند , مدیریت تحصیلی فرزندانی که دولت جمهوری اسلامی حداقل مسئولیت آموزشی در قبال آنها را نمی پذیرد وغصه نگه داری از فرزندی معتاد را تواما" تحمل می کند
هدایت هشت مارس بایدتجلی به رسمیت شناسی این ستم مضاعف باشد
زنان ایران در عین حالی که تحقیر حجاب را در لحظه لحظه زندگیشان حس می کنند , و با تمام سعی حکومت در جدا ساختن آنها نه فقط از مردان جامعه بلکه ازکل اجتماع زنده , به اعتبار نقشی که اجتماع بیرحم به عهده آنها گذاشته است . به همه مسائل مبتلا به اجتماع فکر می کنند
پیشنهاد برداشتن عملی حجاب را در همان فرایندی که رفیق صابر در"جوانان 278 " توضیح داده اند قبول دارم . این جنبش برداشتن حجاب هم اکنون ودر همه جای ایران هست . بنابراین چرا رهبری نشود و چرا به تحمیل بی حجابی به رژیم قبل از سرنگونی رژیم نیانجامد. اما درسازماندهی این جنبش را روی هشت مارس تکیه نمی کنم وهمچنانکه گفتم اصرار برانجام آن در هشت مارس را تابع انبوه بودن تجمعات وتوان مخالفان حجاب برداری درآن تجمعات می دانم ودر مقابل مصرم که از توان برابری خواهانه زنان به مفهوم اقتصادی سوسیالیستی آن در جهت گرد آوری نیروی انقلاب سوسیالیستی استفاده شود

پیشنهاد من این است که برای روز هشت مارس
حزب کمیته هشت مارس تشکیل دهد
کمیته هشت مارس برای سازماندهی وشرکت درمیتینگ برنامه ریزی کند و شعارها را تعیین کند
شعار"آزادی ,برابری ,نه توسری ,نه روسری "بدهند
شعار زندانی سیاسی آزاد باید گرددبدهند
شعار"کبرای رحمان پورآزاد باید گردد"
شعار"قوانین ضد زن ملغی باید گردد".سردهند
با حفظ کردن و خواندن سرود "ای ایران ..." فریدون فرهی .اجازه ندهند که سرود فاشیستی "ای ایران ,ای مرز پر گهر "دم گرفته شود
طرفداران کمونیسم کارگری بهتر است
به صورت تیمی در میتینگ های هشت مارس شرکت کنند
شعارها وسرودهای تعیین شده از طرف حزب راحفظ کنند وبه گونه ای امکان پخش و همه گیر شدن آن رادر روز میتینگ فراهم کنند
اعضاء تیم ها درطول میتینگ با هم هماهنگ باشند ,قرارهای مناسب بگذارند واز همدیگر مواظبت کنند
حتما لازم است که کسانی (یا تیمی )عمدتا نقش خبرنگاران حزب را داشته باشند. ودرسریعترین زمان ممکن وبه شیوه ای ابتکاری اخبار میتینگ را به حزب برسانند
کمیته هشت مارس اقدام به جمع بندی نتایج فعالیت ها کند

1 comment:

kamparvar said...

بلی باید حرف زد باید فریاد زد من فحش هم میدهم بدترین فحشها را, اگر جایش باشد اهل درگیری فیزیکی هم هستم هر جا که بتوانم, در خانه, محل کار, کوچه و خیابان حرف میزنم وگرچه احتیاط هم میکنم ولی نمیترسم و بقیه را نیز به اعتراض فرا میخوانم و تشویق میکنم خیلیها زیادی خود سانسوری میکنند و حتی میگویند اصلا به ما چه ولی من اسم این اعتراضهایم را اعتراض فرهنگی میگذارم