Thursday, April 5, 2007

حجاب آفرو نيست و تحت هيچ عنواني قابل دفاع نيست

حجاب آفرو نيست و تحت هيچ عنواني قابل دفاع نيست

سهيلا شريفي
چند وقت پيش ستون کوتاهي در روزنامه گاردين بود که در آن نويسنده مقاله خانم کاترين جانسون از اينکه بيشتر دختران نوجوان در مدرسه قبلي او در لندن اکنون روسري سر مي کنند نوشته بود و ادعا کرده بود که اين موضوع اصلا جاي نگراني نيست چرا که حجاب براي اين دختران همان نقشي را دارد که زماني مدل موي آفرو و يا پوشيدن تي شرت آنجلا داويس براي نوجوانان و جوانان داشت، يعني نوعي مقاومت و اعلام تعلق. خانم جانسون مي نويسد "يک روسري دارد مي گويد من مومن تر از مادر بي حجاب و پدر بي ريشم هستم. با پوشيدن حجاب يک دختر نوجوان دارد مي گويد که من جدي هستم و به ميراث و قوميت خودم افتخار مي کنم. اين دقيقا همان کاري است که پوشيدن تي شرتهاي آنجلا داويس و يا آفروي بزرگ برادر من سي سال پيش مي کردند
خانم جانسون فاکتهاي تاريخي را تا حدود زيادي قاطي کرده است و از آنها نتايج نادرستي مي گيرد. آفرو اوايل سالهاي 30 و 40 بخاطر مبارزه با تبعيض نژادي در ميان سياه پوستان مد شد و جوانان سياه پوست قصد داشتند با بلند کردن موهايشان و انتخاب اين مدل مو بگويند سياه زيباست و به سياه بودن خود افتخار مي کنند. اواخر سالهاي 60 و اوايل هفتاد، وقتي که مبارزه با آپارتايد نژادي توده گير شد، بار ديگر آفرو مد شد و جوانان در اقصي نقاط دنيا به آن روي آوردند. اينبار آفرو فقط به سياه پوستان و آفريقائيهاي ساکن در آمريکا و غيره محدود نمي شد، جوانان از آمريکا و اروپا گرفته تا ايران و خاورميانه و همه جاي ديگر موهايشان را به سبک سياه پوستان بلند و فرفري کردند و با گذاشتن آفرو و پوشيدن تي شرت آنجلا داويس سعي کردند به آپارتايد نژادي حاکم بر آفريقا و تبعيضي که بر عليه سياه پوستان در کشورهاي مختلف مي شد اعتراض کنند. اين جنبش عليرغم ضعفها و محدود نگريهاي صنفي که از طرف بعضي از سياه پوستان بر آن غالب مي شد، و گاها حتي سمبل نژادپرستي سياه پوستان مي شد، اما اساسا يک جنبش عليه تبعيض نژادي بود. گذاشتن آفرو اعتراض بود به نوعي تبعيض و بي حقوقي که بخشي از مردم دنيا بخاطر رنگ پوستشان از آن رنج مي بردند. مقايسه حجاب با آن از چندين نظر نادرست و غير واقعي و گمراه کننده است

اولا مقايسه مذهب با رنگ پوست و قرار دادن نقد مذهب و اسلام در کنار راسيسم روشي است که در اين سالهاي اخير توسط جريانات اسلامي مد شده است. اين جريانات هياهو راه انداخته اند و هرکس برعليه آنها حرف مي زند را فوري راسيست مي خوانند. آنها مي دانند راسيسم يک ديدگاه شناخته شده و دست راستي است و در جامعه جائي ندارد و با راسيست خواندن منتقدينشان دارند سعي مي کنند جلوي دهان افراد راديکال و سکولار را بگيرند و به يکه تازي و گسترده تر کردن دايره تاخت و تازشان در اروپا و غرب بپردازند. و متاسفانه بعضي از توجيه گران اسلام و پيروان نسبيت فرهنگي در اروپا هم تحت تاثير اين نوع تبليغات قرار دارند و به ارائه اين نوع تئوريها مي پردازند. در واقع مقايسه حجاب با آفرو تلاشي است براي اعتبار بخشيدن به حجاب و پوشاندن قبح و زشتي آن و تاثيرات منفي آن بر زندگي زنان. مذهب رنگ پوست نيست و انتقاد از مذهب هم راسيم نيست. اينرا بايد تبديل کرد به اعتقاد عمومي مردم

دوما برخلاف آفرو که در مقاطعي برعليه آپارتايد نژادي بود، حجاب خود نماد آپارتايد جنسي و پرچم جنبش ارتجاعي اسلام سياسي است. حجاب تاريخ سياهي از کشتار و شکنجه و تحقير و اذيت و آزار زنان پشت سر خود دارد. در ايران و کشورهاي ديگري که اسلام سياسي در حکومت است و يا نفوذ دارد، حجاب با پونس و اسيد و شلاق و زندان بر زنان تحميل شده است و مبارزه با آن يک امر روزمره در سه دهه حاکميت سياه جمهوري اسلامي براي زنان در ايران بوده است. اگر کسي مي خواهد به تاريخ مراجعه کند و بر اساس آن نظريه بدهد بايد جوانب مختلف تاريخ را در نظر بگيرد. خانم جانسون با حذف بخش مهمي از تاريخ که تاريخ مبارزه زنان بر عليه حجاب در کشورهاي اسلام زده است، عملا دارد براي حجاب و اسلام سياسي آبرو مي خرد و به آن اعتبار مي بخشد

اين ادعاي خانم جانسون که بعضي از جوانان دارند حجاب را بعنوان يک حرکت اعتراضي در مقابل سياستهاي دست راستي دولتهاي غربي مانند امريکا مي پوشند، تا حدودي واقعي است. اين اتفاقي بود که بعضي از جريانات ضد امپرياليست در ايران هم مدتي دنباله رو آن بودند. جواناني که در خانواده هاي مسلمان بدنيا آمده اند و پدر و مادرانشان مهاجرين مقيم کشورهاي اروپائي و آمريکا هستند، بخاطر راسيسم حاکم بر سياستهاي اين کشورها تحت تبعيض قرار دارند و نمي توانند به آساني در جامعه ادغام شوند. بعضي ار اينها براي مقابله با اين وضعيت دنبال ظرفي مي گردند که بتوانند اعتراض خود را مطرح کنند و اسلام سياسي هم اکنون جنبشي است که در سراسر دنيا در مقابل دولتهاي غربي عرض اندام کرده است و به همين دليل خيلي از اين جوانها به اين جنبش و به طبع آن به حجاب روي مي آورند. اما اعلام تعلق به يک جنبش ارتجاعي و ضد بشري قابل دفاع نيست و نبايد اجازه داد به اين بهانه براي آن آبرو بخرند. پوشيدن آرم فاشيستهاي هيتلري توسط خيلي ازنوجوانان آلماني که اتفاقا اکثر آنها هم بخاطر نشان دادن اينکه به نژاد برتر آريائي خود افتخار مي کنند، آنرا مي پوشيدند، براي هيچ انسان شريفي قابل قبول نيست، همانطور که پوشيدن کمربند عفت و انگشتر عفت و کفشهاي چوبي چيني و غيره قابل قبول نيست

از همه اينها گذشته حجاب کودکان نوعي کودک آزاري است و عيلرغم اينکه چقدر خودشان آنرا قبول دارند و چقدر ادعاي دواطلبانه بودن و انتخابي بودن آن در مورد کودکان صحت داشته باشد هنوز توجيه گر آن نيست و نبايد از طرف جامعه پذيرفته شود. پيام حجاب براي يک دختر جوان در درجه اول اين است که زن فرو دست است که بايد بدنش را بپوشاند و از آن شرمسار باشد و گرنه ممکن است موجب فساد و گناه شود. دختر جواني که از همان کودکي ياد مي گيرد که موهايش و بدنش را بايد بپوشاند، ياد مي گيرد که از مردان فرودست تر است، ياد مي گيرد که بايد خود را پنهان کند، ياد مي گيرد که برده جنسي مرد باشد و خود از خود هيچ اراده اي نداشته باشد. ياد مي گيرد که خدا هم او را مورد کم لطفي قرار داده است پس نبايد ادعاي زيادي داشته باشد. تاثير اين پيام روي يک دختر جوان غير قبل تصور است. در بهترين جوامع دنيا هم زنان و دختران بخاطر نابرابري و تبعيضي که بر آنها روا داشته مي شود از اعتماد بنفس کمتري نسبت به مردان برخوردار هستند و معمولا سخت کوشي بيشتر و تحمل فراوان تري را مي طلبد تا يک زن بر اين نا امني غلبه کرده و بر روي پاي خود بايستد. حالا مي توانيد تصور کنيد که در جامعه مردسالار و مذهبي که قوانين هيچگونه حقي را براي زنان به رسميت نمي شناسند و دختران جوان ناچارند از همان کودکي حجاب سر کنند و بپذيرند که از مردان کمتر هستند، چه بلائي بر سر احترام به خود و عزت نفس يک کودک مي آيد

جامعه انساني بايد استاندارهاي مشخصي براي حمايت از کودکان داشته باشد حتي اگر اين استانداردها باب ميل عده اي نباشد و آنها را برآشفته کند، حتي اگر خود کودکان بخواهند خلاف آنرا عمل کنند، حتي اگر بخاطر دفاع از يک جنبش اعتراضي باشد. بقول مريم نمازي ممکن است کودکاني پيدا شوند که بخاطر کمک به خانواد هايشان تصميم بگيرند که مدرسه را ترک کنند و کار کنند. وقتي که کار کودکان ممنوع است و آموزش تا سن معيني براي آنها اجباري مي باشد، هر چقدر قصد اين کودکان مثبت و براي کمک به خانواده هايشان باشد هم باز جامعه و دولت موظفند مانع کار کردن آنها شوند و آنها را وادار به ادامه تحصيل نمايند

حجاب حتي اگر بعنوان يک حرکت اعتراضي و در تقابل با سياستهاي دست راستي دول غربي باشد بهيچوجه قابل دفاع نيست و نبايد اجازه داد توجيه گران و طرفداران نسبيت فرهنگي از آن سمبل مقاومت بسازند. فلسفه واقعي حجاب بردگي و فرو دستي زن است و جنبش ارتجاعي اسلام سياسي حجاب را تبديل کرده است به سمبل و پرچم خود و البته سعي دارد براي آن مخصوصا در کشورهاي غربي اعتبار بخرد. اينکه در کشورهاي غربي سياستهاي دولتها و راسيسم از يک طرف و نسبيت فرهنگي از طرف ديگر ادغام و انتگره شدن را براي جواناني که در خانواده هاي مهاجر و پناهنده به دنيا آمده اند سخت تر کرده است و آنها احساس تبعيض و نابرابري مي کنند، دليل نمي شود که حجاب و قوانين اسلامي را راديکال و معتبر و قابل قبول جلوه داد. پوشيدن حجاب نه تنها راه حل نيست بلکه اتفاقا اين جدائي و تبعيض را چند برابر مي کند و نفرت و پيشداوري و خشونت را دامن مي زن و از همه بدتر به دامن نفوذ و گسترش يک جنبش سياه و ارتجاعي در دنيا مي افزايد.. بجاي آن بايد براي يک جامعه برابر و شاد و آراد براي همه کودکان و نوجوانان و جوانان صرف نظر از اينکه از کجاي دنيا آمده اند و فرهنگ و مذهب خانواده هايشان چيست مبارزه کرد

7 comments:

Anonymous said...

azize man , kheili moteasefam ke be onvane iek faale hoghooghe zanan , rooie avalin chizi ke dast gozashtid hejab ast , azatoon khahesh mikonam ke dide khod ro nesbat be in masael baztar konid!

EHVAN said...

اینهم یک نظر از دو خردادیها
کسانی که ادعا میکنند دید بازی دارند ولی کم کم به عناصری خود فروخته و مزدور تبدیل میشوند

EHVAN said...

منظور من کامنت بالایی بود
اشتباه نشه

kamran roshan said...

من از کسی که این متن را نوشته تشکر میکنم
زیرا جواب یکی از سوالهای ذهنیم را گرفتم
برایم سوال بود که چرا کسانی که در کشورهای غربی زندگی میکنند اینقدر احمقند که میروند و مسلمان میشوند و حجاب بر سر میکنند.
متوجه شدم البته باز هم باید این متن را بخوانم.
خیلی عالی بود

Unknown said...

مریم
مریم جونم
کجایی عزیزم
مریم کماندو

Anonymous said...

کسانی که میخواهند از حقوق زنان دفاع کنند اما هنوز جرات ندارند علیه حجاب و مذهب که به شدت ضد زن هستند بایستند پر واضح است که از چیز دیگری دفاع می کنند نه از حقوق زن
حجاب نماد توهین به زنان و دست چندم دانستن زنان است

Anonymous said...

اين مزخرفات چيه. شماها از لج نظام اين حرفها رو ميزنيد .اي حقوق بكيرها